همه بدانید که من با میل و رغبت خویش به جبهه حق علیه باطل رهسپار شدم تا بتوانم با اهدای جانم ، خدمت کوچکی به اسلام بکنم.
من چون شهادت در راه خدا را از مرگ در بستر ترجیح دادم این راه را برگزیدم واین وظیفه ی هرشخص مسلمانی است که خود در این راه که صراط مستقیم است حرکت کندکه پاداش اوباخداوند سبحان است.
البته این رامتذکر شوم که من برای وارد شدن به بهشت به این راه نیامده ام بلکه علاقه خاص من نسبت به خدای بزرگم بود که در این راه وارد شدم که این راه منزلگه مردان موحّد در پیش خداست.
ازشما پدرومادرم می خواهم که فرزندانتان راچنان تربیت کنید که شایسته جامعه اسلامی می باشند.ازشماتقاضا دارم که برادران وخواهرانم را انچنان تربیت کنیدکه زینب وار پیام خون شهیدان رابه همه برسانند.
شهادت سعادتی است که نصیب هرکس نمی شود،پس بنابراین اگر من شهید شدم هیچ ناراحت نباشید چون سعادتمند شدم وشماکه خیر فرزندان رامی خواهید نباید ناراحت باشید به قول امام ، خانواده شهداءچشم وچراغ این ملت هستندوشما باید طوری خودراباجامعه وفق دهید که این سخن امام باشما تطبیق داشته باشد.
امیدوارم که پس ازشهیدشدنم چنان صبروبردباری از خویش نشان دهید که ورد زبان همه باشد. یادتان هست که رادیو را روشن می کردید،خانواده شهدا چه می گفتندوبا چه افتخاری صحبت می کردند؟پس شما هم ازآنها یاد بگیرید .امیدوارم که خانواده ی گرامی من از رفتن من دراین راه ناراحت نباشیدومن می دانم که ناراحت نیستید، چون من وهمه ی ما به یکدیگر تعلق نداریم که خدا در قرآن می فرماید«انا للّه واناالیه راجعون». ماهمه از آن خداییم وبه سوی او بازمی گردیم.